توکآ 🌱


از فکرای امروز تا رسیدن به اروپا😁🙄

این دو روز مدام بهش میگفتم اگه فک میکنی دوست مناسبی نیستم میتونی دیگه در حد معمولم نباشی !ویس فرستاد که هی نگو فکراتو بکن من فکرامو کردم ! ی لحظه ترسیدم آخه اون آدمی که من دیدم بزور حرف از دهنش میکشیدم بیرون🙄!

بخدا حرفم نمیاد ، حداقلش اینه که از روزمرگیامون بهم بگیم ! ی چند باری ام رفت رو اعصابم بهشم گفتما ولی انگاری تو کتش نمیره ...

این چند روز باز انگاری فاصله گرفتم از همه چی ! من هیچ وقت جنبه اینو هم نداشتم که ی دوست معمولی از جنس مخالفَم داشته باشم 😐!

پسرمون اینقدی ذوق داره برای دیدار بعدی که ببینتم ! اونوقت من همش به این فکر میکنم من چرا حرفی ندارم بزنم 🙄 میدونم خنگ میزنم ! 

پسر تو فکر اینه که هدفاشو بهم بگه ، منم خواستم رو در رو باهم درمورد هدفامون حرف بزنیم ! که شاید حرفی باشه برای زدن 😐

امروز زنگ زد باهم حرف زدیم !میگم حالت خوبه میگه راستشو بگم میگم خب اره میگه ن میگم چرا میگه ناراحت وضع مملکتم 🙄!میگم بهش تخمین زدن که اگه کرونا هم بره تا ۷ سال دیگه برای ترمیم اوضاع نیاز که کشور برگرده به حالت معمولی که برم نمیگرده 😬 !میگه من تا سال اینده خودم و خودت رو از اینجا دور میکنم 😐! بخدا دست خودم نبود زدم زیر خنده ، گفت نخند خودمو ی جوری تامین میکنم که بتونم تورو هم تامین کنم 🙄!

هیچی دیگه سال دیگه این موقع ها من به همراه پسرمون اروپاییم از اونجا براتون پست میذارم🙄😁! 

حس میکنم اینا زخایر نفت و گاز استانمون رو به کشورای خارجی میفروشن 😆!اینجوری که با جدیت حرف میزد😁

 

+امروزم گود دی داشتیم با پاپاله جآن :*/ البته امروز مهمون من بود پاپاله^_^

همین دیگه 😁

 


نقل قول از او"دوست خوب من"

بعد از چند روز پیام دادن و آخرش میگفت بیا فقط یبار همدیگرو ببینیم قول میدم همه چیز طبق قانونِ تو باشه ! 

بهش گفتم باید توی دیدار اول همه چیز عین واقعیت باشه و هر آنچه رو از دوستت انتظار داری بهم بگی شاید من ناتوان باشم برای انجام خواسته هات ، قبول کرد ! و امروز به اتفاق مصادف با روز عشقِ ایرانی ها (سپندارمزگان) همو توی پارک پرندگان دیدیم 😁🥴! حق با بچمون بود ایشون ی مرد کامل بود برای خودش ولی از من کوچیک تر بود 😁!  اینقدر متشخص بود که خودم شک داشتم با ی پسر این سنی دارم حرف میزنم  ...

همیشه از خدا میخوام از این پسرا رو زیادشون کنه! همیشه میگفتم شاید انسانی نباشه وی انگاری بچمون انسان کاملی بود^_^ !😁

+ایشون تاکید کرده که دوست من صداش بزنم :)ما نیز احترام میگذاریم🌱


من آن خواهم شد که میخواهم

نمیدونم چرا شروع نمیکنم ! آخه تا کی این دست و اون دست  کردن فایده داره! هرچند سرخودم رو شلوغ کردنم درست نیست ولی خب باید این دوره طاقت فرسا بگذره ، میدونمم که از پسش برمیام چون هرچند تا الانم زیر آبی در رفتم ولی بازم شکرش !

دلم میخواد بخاطر تمام داشته هآم شکر کنم ! شاید اینام یه روزی داشتنشون آرزوی دیرینه ام بود ...


بلندای کوه او به قامت بلندای روح من

از اون مدت های مدید همیشه ی دستایی بود که بهم کمک میکرد ولی حالا نیست شایدم کوتاه شدهِ ، من موندم و یه دست خالی ! و پر از اتفاقا روزمرگی و خیلی از آدمایی که ی روزی باعث دلگرمیم بودن ولی حالا نیست و من باید بدون اونام این زندگی رو بکشم بالا ! مهم نیست میگذره همه این روزا میدونم مثل خیلی از روزایی که سخت بود ولی گذشت و من بزرگ و بزرگ و بزرگتر شدم به هیچکس و هیچ چیزی ام برنخورد ...

زندگی سخت هست از هرجور بهش نگاه کنی ! من نمیگم مردها تمام و کمال اند یا خانم ها ضعیف اند اصلا ! حقوق برابری خیلی مهمه ولی واقعا یسری از کارها اصولا مردونه اس ولی یادگرفتنش برای خانم ها هم بد نیست و همینطور آقایون !من خیلی جاها مردونه رفتم جلو ولی احساس خانم بودنم زیر سوال رفت !

 

دور یسری آدما رو خط زدم چون خیلی ضعیف بودن و داشتم شبیهشون میشدم و دور یسری آدما قوی به ظاهر شکست خورده ام خط کشیدم ! من نه شبیه دسته اولم نه شبیه دسته دوم ! من خودمم یه جاهایی ضربه هایی که خوردم بسیار سنگین بود و یه جاهایی ام دردناک ولی بلند شدم زمان گذشت تا روح من ترمیم شد دیگه نمیخوام بعضی از آدما رو ببینم چون میدونم دیگه باهاشون بودن برای پیشرفت من کاری نمیکنه ! و منم نمیتونم برای اونا خوب باشم چون غیر مستقیم چنین چیزی رو شنیدم ...

 


عشق سرانجام دستور عقل و اجرای قلبِ

مثلا خیلی امروزی باشی ولی دیگه دلت ولنتاین نخواد !مگه هست آره هست :)) من! دیگه این چیزا برام مسخره اس اگه یه رابطه محکم باشه برپایه این چیزا نیست به نظرم ! اونم نظر منهِ و برای نظر دیگرانم ارزش قائلم ، آخه خودهِ منمم تا چند سال پیش این چیزا خوشحالم میکرد ولی اون زمان رابطه ای نبود فقط عاشق بودم ! عشق هایی که یکطرفه و بی سرانجام بودن ! و حالا که معشوقهِ ها بسیار من دیگه دل عاشقی ندارم ! و فک میکنم این چیزا بیهوده اس و فقط یکسری چیزا رو میخوان تجربه اش کنن! و کنیم ولی من دیگه واقعا مقید این چیزا نیستم ...

و شاید باز قلب من روزی برای کسی قصد زدن کرد ! 

^_^ 

و شما اونم جدی نگیر :دی 


فشار روانی ! 😖

چرا وقتی فشار رومونِ ، روی بقیه افراد خونهِ هم همون فشار رو وارد کنیم !مجبور نیستیمآ ! به طرز وحشتناکی از خواب بیدار شدم و الان قریب به یک روزِ که با گردن درد دارم کلنجار میرم اونوقت یه نفر دیگه باید تمام زحمتام رو به هیچش نگیره آخر سرم بگه لعنت بهت (بماند که فحش خیلی بدتر از این بود) !بماند این روزام میگذره ...

فقط کاش یاد میگرفتیم کمی بیشتر تر انسان باشیم !

آدینه خوبی داشته باشید ^_^


رهِ صد سالِ رو یه شبِ رفتم

امشب واقعا سر درد گرفتم از سر فشاری که رو سرم بود ! آقا یکی مهندس میشه دکتر میشه نمیشه که هرچیزی دستش بدی برات درست کنهِ که ! ی چارت تیم مربیگری رو دادهِ میگه درستش کن ! آخه کسی که اونو درست کرده بود طی ده روز وقت درستش کرده نه ی شبِ ! امشب پاش رو توی ی کفش کرده بود میگفت درستش کن برام 😑! درستش کردما ولی هنوز سردرد دارم اونم عجیب نَ کم خیلی زیاد ...

از اون مدل سردردایی که خواب نمیارهِ تو چشمات! بعله درستش کردم ...

+امتحانمونم امروز تموم شد...

+باید دوتا دوره رو تا آخر هفته آینده بخونم و قبل از انتخاب واحد تمومش کنم ! خیلی سختهِ شک ندارم به سختیشون ولی باید بخونم چون میدونم همی روزاس  پسرمون بیا بگه این غولِ رو کشف کن اون موقعِ من و تپ تاپ لب کجم 🤕!

+ سه روز از روزهای قضامو گرفتم !فردام روزِ چهارمِ !

+یکی بیاد به من بگهِ با ناخونای لمینت شده هم میشه نماز خوند ! پس چرا خیلیا با ناخونای ژلیش شده نماز میخونن ! :/


از تق و توقِ چکشش حال من خوبِ^_^

+چند روزهِ با صدای کارگرا و کوبیدنشون حالم خوبِ عجیب ! همه این صداها که از پنجره کوچولویِ بالای اتاق میاد ی حس خوبِ زندگی بهم میده ! امان از اون روزی که اینا دیگه کار نکنن...

+همچنان امتحانات من ادامه داره ، اکثر اوقات آخرین نفر بودم :))

+دلم نمیخواد زمستون تموم بشه ، آخه واقعا گرمای ما صبری عظیم میخواد ! همیشه وقتی زمستون کوتاهمون میاد یادم میره تابستونم چه شکلی گذشت !آرزویی که شک دارم به برآورده شدنش اینکه ما جنوبیها تابستون نداشته باشیم :دی !

+اینکه از هر دری مینویسم یکم رو اعصابِ ولی شما ببخش ، اینقدری درگیرم که آشفته شدم ! 

+این روزا روزه های قضامو بجا میارم امید است که خدا قبول کنه ...

+خیلی دلم میخواد ی مدت این گوشی لعنتی رو خاموشش کنم ولی نمیشه آخه چرا!


قلب میتپه فقط برای تپیدن🌱

وقتی دلم میخواد حرف بزنم تمام گفته و نگفته ام رو بریزم روی صفحه و تایپ کنم و بلاگ قهرش میگیرِ و منم بهانه گیر تر میشم نسبت به این موضوع هی میرم توی عمق خودم فرو میرم ...

این چند مدت مردن آدما انرژی گیر بود برام باهاش خیلی وقتِ کنار آمدم ولی خب کی توی این دنیا ماندگارهِ؟ 

یسری مسائل بودن که خیلی اذیتَم کرد ! میشه گفت ناراحت شدم ...

چه دلیلی داره وقتی ی نفر باهات صادقِ بهش دروغ بگی ! بُخل و حسادت آدم رو نابود میکنه ... چجوری میتونهِ اینقدر حسادت کنهِ و درعینِ حال دروغم بگه نوبره والا !

🌸

🌸

🌸

چندی پیش نوشتم وارد رابطه احساسی نمیشم حتی ی دوستی سادهِ تا ۵ سال دیگهِ ، همه عالم و آدم به من میگفتن فلانی تورومیخواد مشخصه هم خانواده اش هم خودش ! بهم پیام داد جوابش رو دادم و تا حدودی همراهیش کردم ! ولی خدا شاهد بود که یک ذره حتی فک نمیکردم به کی دارم پیام میدم ، تا دیشب یسری پیامآ رو خوندم دیدم واقعاً همونطوریِه که من فک میکردم مشکل داره واقعاً ! اینم یکی از در هایی که خدا بازش کرد تا من از اول تا آخرش رو بفهمم هرچند همیشه بهم ثابت شدهِ بود ولی مامان میگفت بهش فک کن ! اینم نتیجه فکرم :))

و بعدتر باید بهتون بگم پسرکمون آمده میگه برام انتخاب واحد کن ، و من فقط همین یکار از دستم برمیومد بجآیِ به افق خیر شدن کنارش به ساحل 😅!

 

پ ن: روز مادر رو به مادرای عزیز و همینطور مادر های آسمونی تبریک میگم ! وروز زن رو هم به خانم های خوش قلب قصر های قشنگشون تبریک میگم !


گریه بودم خنده شدم 😌👌

از سری روزهای امتحانی که گذشت یکیش همراه با گریه خنده داشت :دی !میگی چطور ؟! ما با همه ی بچه های کلاس هماهنگ کردیم باهم امتحان بدیم ! هیچی همه باهم افتادیم هرجوریم حساب کردیم دیدیم به ده هم نمیرسیم 😅...

*امروز قرارِ ی سرو سامونی به کارای عقب افتادم بدم ، یکم بیشتر به خودم برسم و کلی کتاب بخونم ...

*بیشتر از همه دلم زبانم رو خواست ...

*دلم ی کیک خیس +ی چای داغ +ساحلی +ی دوست 🤗

ترکیب خوبی بود دیگه !

۱ ۲ ۳ . . . ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ . . . ۲۳ ۲۴ ۲۵
Designed By Erfan Powered by Bayan