توکآ 🌱


شاید روزای فرصت دوباره یا تاریخ و امضای پایان

از این روزهای آروم و شبای روشن ۱۸ روز میگذره ، یکم بیشتر به خودم وقت دادم ، یکم آروم شدم ، یکم سردرگم هم شدم ولی این دلیل داره و قطعا باید صبوری کنم تا کم کم حل بشه ...

امشب اولین شب احیاست ! من خیلی آرزوها دارم یکسری هاشون شخصی ولی سود رسانِ ولی یکسری هاشون همراه با شخصی بودن فقط حال خودم رو خوب میکنه ! میخوام خدا به این قسمت از زندگیم نگاه کنه و سخت یاریم کنه ...

و اما ...

من توی مدتی که گذشت اشتباه زیاد کردم ، یکسری هاشون از روی نادانی و جهالت و یکسریاشون هم ناخواسته توی موقعیت قرار گرفته شدم !میخوام که اینا رو ببخشه و یه فرصت دوباره بهم بده ! میدونم که که فرصت میده ولی ترسم از آن روز است که سفرم رو به پایان باشد خود ندانم ‌‌‌...

و میشه گفت انسان دوستانه تر به این زندگی نگاه کردم و زیاد به خودم فرصت دادم توی این مدت کوتاه ...

ولی دوستان اگه میشه توی این شبا جز هرکدوم از آدمایی که هستین منو دعا کنید با هر کدوم که بلدید ، برای من مهم نیست کافری یا مومن ! همین که توی ناخودآگاهتون ی توکآیی آمد بگید زیر لب خدایا نگاهِ بیشتر بهش بنداز ...

دستت بالا رفت بگید خدایا توکآ رو یادت نره زیادی بهت نیاز داره خودش میدونه که تا حالاشم نگاه های تو توی زندگیش بوده که دوربرگردون دهمی رو دور زده و برگشته تا یاد بگیره رو پاهای خودش وایسته ...

خلاصه منو دعا کنید هرجوری که میتونید زبون بی زبونی ، دستاتون و دلاتون ...

الهی تک تکتون حال دلتون آروم باشهِ مثل دریای بی موج ، بیاید لب ساحل آروم و بی حرف و سخنی ...

منم دعاتون میکنم ! ولی ای کاش نظر بذارید حتی خصوصی که تک تکتون رو اسم ببرم ❤


ماهِ رمضان دگر 🌙

حلال ماهِ خدا بر تمامی بندگانش مبارک ...🌙

مهم نیست خوب باشی یا بد ، مهمِ اینه که توی هر حالتی میتونی توی این ماه از اول شروع کنی ...

۴ مین سالی میشه که پدرم دیگه پیشمون نیست ماهِ رمضان ! یادمهِ آخرین ماهِ رمضان میگفت ببینم کی تا ماهِ رمضان دیگه باشه کی نباشه و ماهِ رمضان دیگه نبود ...

امیدوارم این شروع دوباره جبرانی باشه برای همه ماها ! سالِ قبل خدا چیزی رو بهم برگردوند که هیچ وقت فکرش رو نمیکردم برگردهِ ! سالِ قبل خدا باز بهم لبخند زد پشت این لبخند روزهای لغزنده بسیاری بود ولی میشه گفت امسال برای این ماه مشتاق تر بودم خیلی خیلی مشتاق تر از تمام ماه رمضان هایی که گذشت ...

امیدوارم برای تک تک شماها این اشتیاق باشه ! توی این ماه مهم نیست که تو روزه میگیری و یا به انتخاب خودت و یا پزشکت محرومی از روزه ولی هرکار خوبی که میکنی ثوابش روخدا دوچندان مینویسه ، پس خودمون رو از این ماه محروم نکنیم چه با خوبی چه با روزه چه با قرآن ...

خوشحال میشم پای قرآن خواندن هاتون ، پای نمازتون ، پای دعای سحرتون و یا مناجات سحر منو یاد کنید 💕


از تجربه ها تا استعداد بی پشتکار

شقیقه های سفیدم نشون میده روزای جورواجوری رو به خودش دیده ! چشمایی که دیگه مثل قبل نمیبینه نشونه میده زیاد اشک به خودش دیده ...

از همه اینا بگذریم همه چیزا توی زندگی ما داستانیه برا خودش ! بی انتها ! بی چونه و چرا!

.

.

.

حرف زیاده ولی نمیدونم چجوری و کلمات روی کیبرد رو لمس کنم و بنویسم از این روزا ...

در گیر خیلی چیزام ، بافتن بافتنی هام ! بافتن تریکو هام ! درس خوندن و ازمونی که فقط سه ماه یا شاید چهار ماه براش وقت دارم خیلی وقت پیش قرار بود بخونم ولی دروغ چرا دست و دلم به خوندن چندین و چند جزوه نبود ...

برنامه نوشتن خوبه ولی عمل کردن بهش خوبتر، من استعداد خیلی چیزا رو داشتم میشه گفت هردو نیم کره های مغزم فعاله ولی خیلی از علایقم تو بچگی کشته شد و وقتی به خودم آمدم که بلند شم بهتر کار کنم دچار افسردگی شدم و قضیه عاشقی مسخره ایپیش اومد ! میدونم تازه دارم جون میگیرم و باید خودم به خودم کمک کنم اینکه من میتونم خیلی کارها رو برای خودم انجام بدم خیلییییی خوبه ولی چیزی که منو ناراحت میکنه اینه که استعداد بدون پشکار مثل چراغ بی نور میمونه بدرد نمیخوره ! یکی از اهداف امثالم اینکه هر چیزی رو شروع میکنم به ی جای خوب برسونم که بشه گفت من بلدم ...

امیدوارم پشتکار بشه ضمیمه زندگیم و کارهام ...

 


تصویر ذهنی شما

ی چیزی چند روزی هست که ذهنم رو قلقلک میده ؟

دوستان شما پیش خودتون منو چجور تصور کردید؟ خیلی دوست دارم بودنم پس دریغ نکنید و بگید ...


کارماست دیگه !

زندگی سراسر قانون کارماست !میدونی دقیقاً چند مدت بعد میبینی طرف افسرده شده ، خیلی لغزنده شده ، این برای من که کاری باهاش نداشتم مهم نیست ولی اون پیش خودش فک میکرد خیلی شاخِ ! و گاهی به تمسخر مارو سراسر تیکه و کنایه بارون میکرد ...

زندگی رو زندگی کنیم ، خیلی چیزا درد داره ، همه چیز عشقِ و عاشقی نیست شاید خیلی مسخره باشه این حرف از زبون من ولی همینطورهِ! ی روزی میبینی شاید همه چیز اونجوری که ما میخواستیم پیش نرفت ولی میبینی که بهتر شد برات و بعد ها میبینی چجوری چرخ روزگار چرخیده ...

خداکنه ما همیشه همونی باشیم که حق بهمون میرسه ! نه اونی که قرارِ کارما ازش انتقام بگیره...


پلک میزنم و میبینم بیدارم

هر بار اینقدری حرف داشتم برای گفتن که تا اومدم بنویسم صفحه رو بستم گفتم آخه از چی بنویسم ...

ی اشتباه دوباره باعث پوست اندازی شد ، ی پیام ی جسم و ی روح رو بهم ریخت ! مهم نیست چون گذشت ! ی زمانی هر چیزی به اون آدم مربوط میشد باعث میشد قلبم تند تند بزنه ولی حالا ن ! بقول مامانم هرآدمی سرگذشتی داره تا اینجای زندگی این از سرگذشتای منِ خوب یا بدش مهم اینه که گذشت و داره میگذره ...

.

.

.

هنوز دفتر اهدافم رو باز نکردم که بنویسم برای ۱۴۰۰ ! میشه گفت امسال بهار یک ذره من بهترم و میشه گفت حالا بهتر از قبلم حتی ...

درد آدما متفاوتِ ولی خیلی از آدما شبیه هم هستن !

هر موقع توی زندگیم یه سری چیزا نمیشه و به نشدن ختم میشه همیشه ناراحتش بودم و میگفتم خدا انگاری به من نگاه نمیکنه ولی حالا میدونم اون صلاحِ منو بهتر از خودم میدونه خدا هیچ وقت برای بنده هاش بد نمیخواد !

یکی از شماها حالِ منو خوب کرد بماند که کی بود!

حالا واقعا شک ندارم تک تک آدمایی که مینویسن ی شخصیتهایی هستن که ماها خیلی چیزا ازشون میدونیم که هیچ کس نمیدونه !

چه خوبه شماها هستین ...

اگه این دنیای مجازی ی شخص بود میرفتم دست بوسش و بهش میگم مرسی بخاطر آدمایی که از این راه بهم دادی و بعدتر یکی میزدم توی گوشش و بهش میگفتم اینم باشه برا وقتی که آدما رو از این طریق از دست دادم😁

.

.

.

دنیا هنوز دلخوشیاشو داره و همچنان توکآ دیونگیاشو😅


شروع ۱۴۰۰

سلام به تک تک تون از وبلاگ نویسای بلاگ گرفته تا ...

ان شاءالله ۱۴۰۰ خوب باشه و بتونه ی لبخند پت و پهن بندازه رو لبامون 🌸🍃

هنوز بعد از سه روز بلند نشدم اهداف ۱۴۰۰ رو بنویسم براشون تلاش کنم ولی میدونم ۱۴۰۰ خوبه و میدونم ۱۴۰۱ منو به هدف نهایم و آرزوی بچگیم میرسونه !هر زمانی حالم بد شد دچار تنش شدم بعدش خواستم خوب بشم وهربار امدم نوشتم میخوام به ثبات برسم ولی حالا واقعا میخوام به ثبات برسم !

 

بازم از خدا میخوام توی سال جدید خدا برا هممون خوب بخواد💕


۹۹ خداحافظ ، در رو محکم ببند!

امدم آخرین پست ۹۹ رو هم بنویسم ! که یادم نره هر روز خداروشکر کنم بخاطر برگشت داداشم به زندگی ...

هزار بار شکر ، هزاران هزار بار شکر ...

خدایا بازم ممنونم از لطفت !🙏

دلم نمیخواد از این سال بنویسم اصلا ولی خب دیگه داره جمع میکنه که بره...


این شب به ان شب

بی خوابی به سرم زده ، قدرت انجام هیچ کاری ام ندارم !

کی حال منو الان میفهمه ؟

دلم میخواد با یکی حرف بزنم ولی حوصله هیچکی رو ندارم !

هیچ مکاتبه ای برام دلچسب نیست نمیدونم چرا !

 


ناکامی های موفقیت

دلم نمیخواست نباشه ! خدایا منو ببخش که اونقدری از احساسم گفتم که ی نفر ازم بترسه ...

البته خوشحالم که به خودش دیگه اجازه نمیده پیام بده ! چون فکر میکنه با احساس من بازی شده :دی

اینکه یکی فکرمیکنه تو ناراحتی از نبودنش برای خودش ممکنه سخت باشه ولی خدایش من شاید دو روز اول ناراحت بودم ولی واقعا دیگه ناراحت نیستم !

.

.

همیشه خدا دلم نمیخواست دیگه این چیزا تو زندگی تکرار نشه حتی ی دوستی ساده ! ولی دقیقا وقتی که تصمیمم جدی تر میشد تلپی خدا یکیو مینداخت وسط ولی بگم این سری سربلندتر آمدم بیرون !  

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ . . . ۲۳ ۲۴ ۲۵
Designed By Erfan Powered by Bayan