چهارشنبه ۲ تیر ۰۰
خیلی وقته سردرگمم ! که مثلا چی درسته توی دین چی غلط اینکه من چیزایی که میانه برای خودم تعریف میکنم درسته یا نه ؟
خواستم بنویسم از چیزایی که بودم و بعد ترها شدم ولی بماند میان منو رفیقم 🕊
امام رضا انگاری ی رفیق دیرینه است برام یکی که از بدو تولدم باهام بوده یکی که هیچ وقت بهم ضربه نزد یکی که هرچی ازش خواستم گفت عزیزم ی بهترش رو برات گذاشتم یکی که هروقت رفتم خونه اش محال بود ویژه دعوتم نکنه !آخه رفیق به این بامرامی کی داشته ؟
خیلی وقته من بی معرفتَم ! ولی تو خیلی بامرامی ...
همیشه میگفتم امام رضا همیشه منو هم مثل باقی آدما طلبید چه فرقی میکنه چطوری ولی طلبید ! ولی حالا هرچقدر از آخرین باری که باهم توی حرمش حرف زدیم ی سال و اندی میشه که میگذره بیشتر قدرش رو میدونم و حالا میدونم که هنوزم ضامن من هست ، منی که دردم رو نمیتونستم بگم منی که شبم درد و روزم درد بود منی که مرگ جاش رو به تمام آرزوهام داده بود ولی نیمه های تیر پارسال خودش دستامو گرفت خودش بلندم کرد گفت دخترم از خواسته مادیت بگذر من بهترینش رو برات کنار گذاشتم ، وقت اینه که تو خوب بشی تو اوج بگیری تو بلند بشی گذشته رو حذف کنی انگاری نبود و نیست ...
و حالا من دختر اوج گرفته ام و بهترین خواسته مادی رو بهم داد ...
رفیق با مرام تولدت مبارک 🌸🍃