جمعه ۸ اسفند ۹۹
استوری ایستاگرام یکی از همکلاسیهام رو باز کردم !باورم نمیشه عکس یکی از همکلاسی های دانشگاهم(هم رشته ای میشه گفت)! زده بود حیف برای جوانیت،آخه چرا زندگی خیلی بیرحم شده ! ولی میگفت دعوا کرده شاه رگش رو زدن ! یادم میاد ترم یک بودم برا جزوه بهش پیام دادم ! هیچ وقت هیچ کس هیچکدوم از دانشجوها جز اندکیشون منو نشناختن چون هیچ وقت تمایلی به شناخت نداشتم ...
ولی خیلی ناراحت شدم فک کنم همش ۲۵ سالش بود خیلی دردناکه ! امیدوارم خدا به مادرش صبر بده ...
چقدر مردنامون الکی شده ، نمیگم به اینده امیدوار نیستم ولی همیشه برای مرگ هم اماده ام بیم ندارم ، چون این دنیا ابدی نیست ...
امیدوارم تک تک ادما وقتی مرگ میاد سراغشون به نیمی از ارزوهاشون رسیده باشن!