جمعه ۱۰ بهمن ۹۹
از سری روزهای امتحانی که گذشت یکیش همراه با گریه خنده داشت :دی !میگی چطور ؟! ما با همه ی بچه های کلاس هماهنگ کردیم باهم امتحان بدیم ! هیچی همه باهم افتادیم هرجوریم حساب کردیم دیدیم به ده هم نمیرسیم 😅...
*امروز قرارِ ی سرو سامونی به کارای عقب افتادم بدم ، یکم بیشتر به خودم برسم و کلی کتاب بخونم ...
*بیشتر از همه دلم زبانم رو خواست ...
*دلم ی کیک خیس +ی چای داغ +ساحلی +ی دوست 🤗
ترکیب خوبی بود دیگه !