جمعه ۴ مهر ۹۹
فک میکردم یه روزی اینقدر تحت فشار باشم که اسم همه رو خط بزنم و دیگه از کسی توقعی نداشته باشم تحت هیچ شرایطی !هیچ وقت متوقع نبودم ولی همیشه یه نیمچه ای وجود داشت از حالا دیگه نمیخوام اون نیمچه هم وجود داشته باشه !
خیلی دردناکه این روزای من ، حداقل از دید خودم که اینجور بوده !
خدا خیلی بنده هاش رو دوس داره ولی خیلی خیلی امتحانهای سختی ازشون میگیره !
گاهی پشیمون میشم ولی باز صبوری میکنم و میگم زندگی همین سختی های گاه و بیگاهشه !تحمل میکنم همانند کرم در پیله و در فشار برای پروانه شدن ! و اما پروانه ای که فقط سه روز زندگی میکند ...
تقریبا از ۶۰ درصد خواسته هام دست کشیدم حداقل تا الان که چنین بوده ...