پنجشنبه ۲۶ تیر ۹۹
مامانِ من یسری چیزاش خاصِ خودش !مثلا میدونه میخواد خونه عمو بمونه ها ولی منو نگه میداره ِ من غذا بپزم ! :دی
الانَ م غذامو پختـم نشستم ، یکم استراحت کنم بعدش هم برم کتاب بخونم ! بعدشم یکم فیلم ببینم :)) !زبان هم دارمــا یادم نبود !
استاد نظری زرت زرت ایمیل میزنهِ خانم فلانی پروژه تحویل بدهِ ! اخه با چه زبونی بگم هنوز هیچی حالیم نیست چطوری پروژه بدم اخه !