يكشنبه ۲۲ تیر ۹۹
الان دارم فکر میکنم ! من فقط یکم تو زندگی موفق بودم از یجایی اصلا نه موفقیت بوده و نه منی که از خودم راضی باشم اصلا هیچ دستاوردی ام نداشتم!
میخوام یکم برای این زندگی ن چندان نصف و نیمه یکم هدف مشخص کنم ! یکم حرکت کنم به جلو وی آخه تا کی ؟ من الان تا چند ماهِ آینده دههِ سوم زندگیم شروع میشه ! چیکار کردم ! چه موفقیتی داشتم! اصلا دلم به چیزی قرص نیست خدایش! نه آشپزی بلدم نه تو رشته دبیرستانَ م موفق شدم ! نه علاقه ای به رشته دانشگاهـیم دارم و بمآند چه راه های مسخره ای که کلی پول توش ریختم و نفهمیدم آخرش چی شد اصلا ! بماند یه چیزایی ام از بچگی دوس داشتم داشته باشم ولی الان دارم صاحب میشم ! 😞
وقتی دارم به این چیزا فکر میکنم ، یکم عزمم رو جذب میکنم برای ادامه دادن !
اینجور مواقع هاست که اون انسان شریف که اسمش خواهرِ رو من نبودنش رو بیشتر حس میکنم !